در چند سال گذشته، بازاریابان تقاضا با توصیه هایی در مورد بحث کیفیت و کمیت، به ویژه در مورد تولید سرنخ، غرق شده اند. تا به حال، می دانید که 100 سرنخ خوب بهتر از 300 سرنخ مرده هستند.
پس چرا برنامهها و کمپینهای تقاضای پرهزینه و زمانبر همچنان سرنخهای بدی را ارائه میکنند که نتیجه را از دست میدهند؟
اول، زیرا بازاریابان تقاضا برای دستیابی به KPIها و اهداف، اغلب در بازههای زمانی محدود، تحت فشار هستند، بنابراین پذیرش سرنخهای حاشیهای یک واقعیت است. ثانیاً، زیرا اکثریت بزرگی از سرنخ ها از طریق شخص ثالث در رویدادها، از طریق برنامه های رسانه ای پولی مانند سندیکای محتوا و رسانه های اجتماعی ایجاد می شوند. اینها ذاتاً می توانند با اطلاعات قدیمی، داده های تماس نادرست و/یا انتخاب نامطلوب ثبت شوند.
متأسفانه، بسیاری از بازاریابان و رهبران ارشد هنوز از هزینههای پنهان و تأثیر منفی سرنخهای بد بر کسبوکار و تلاشهای درآمدزایی خود بیاطلاع هستند. به همین دلیل است که Integrate این راهنما را جمع آوری کرده است تا به شما کمک کند مشکل داده های بد بازاریابی را برطرف کنید. در این راهنما، آنها کاوش می کنند:
- سرنخ خوب چیست
- چه چیزی یک سرنخ را بد می کند
- نحوه محاسبه هزینه های سرنخ بد
- موارد پنهان چیست؟ هزینه های سرنخ های بد
برای دانلود «هزینه یک سرنخ بد در سال 2020 – تقاضای بازار، از انبار دیجیتال مارکتینگ دیدن کنید. /a>“