اگر می خواهید بینایی خود را پس از پنج دقیقه بررسی روی هدف معروف Martech 5000، ممکن است پس از اولین قرار گرفتن در معرض تصاویر فوقالعاده تعاملی MartechTribe به EEG نیاز داشته باشید.
اما ارزش دیدن را دارند. حجم زیاد راه حل های موجود، پیچیدگی بسیار زیادی در روابط بین آنها ایجاد می کند. بازاریابان و متخصصان عملیات بازاریابی باید از هر تلاشی برای تجسم این اکوسیستم خارق العاده استقبال کنند.
MartechTribe توسط Frans Riemersma، که به عنوان یک بازاریاب شروع به کار کرد، تأسیس شد، اما به دلیل نارضایتی از تجربه کاربر ارائه شده توسط ابزارهای در اختیارش، به کدنویسی روی آورد. پس از تقریباً هشت سال مدیریت تیمهای نرمافزاری در Brandmaker، او Boardview.io را که یک ابزار تجسم استراتژی بازاریابی و مدیریت است، تأسیس کرد و آموزش و مشاوره جهانی martech را از طریق MartechTribe ارائه میدهد.
ریمرسما به ما گفت: «من در ارزیابی فروشنده به برندها کمک میکنم، زیرا 8000 ابزار کمی سخت است. از کجا شروع می کنی؟ من راهها و روشهایی برای بزرگنمایی سریع در فهرست کوتاه دارم و به برندها احساس خوبی درباره تصمیمشان میدهم.» کار با مارک های جهانی مانند فیلیپس به معنای برخورد با پشته های پیچیده است که در تیم های متعدد در بسیاری از کشورها توزیع شده است. ریمرسما گفت: «شکافها و همپوشانیهای زیادی وجود دارد.
پشته های نقشه برداری
Riemersma در هلند مستقر است، بنابراین چشم انداز او منعکس کننده فضای martech اروپا است. او چگونه به ایده تعاملی کردن ابرگرافیک منظره رسید؟ “مشتریان از من به عنوان مشاور انتظار دارند که به آنها بگویم چه چیزی با هم خوب است، اما من ترجیح می دهم همتایانشان به آنها بگویند – مانند مدیران بازاریابی. بنابراین من دو یا سه سال پیش شروع به جمعآوری پشتهها کردم – مانند جوایز Stackie – و سپس یک نظرسنجی وبسایت خودم وجود دارد که افراد میتوانند سایت خود را ارسال کنند.»
با همکاری Mark Wakelin، که اکنون یک تحلیلگر ارشد در Hootsuite است، این فرآیند با ایجاد نمودارهای شبکه آغاز شد که راه حل ها را به یکدیگر پیوند می دهد. «برش و قطعهسازی و بهینهسازی وجود داشت، و در ابتدا اینطور بود که به چه چیزی نگاه میکنیم، این به ما چه میگوید؟ به آرامی اما مطمئناً، هنگام استفاده از آن با مشتریان، سؤالات درستی می پرسند، و ما دید بهتری از نحوه کارکرد آن داشتیم.”
European که نقطه شروع Riemersma است، نشان می دهد که چه راه حل هایی وجود دارد. ابرگرافیک های تعاملی ترکیبی از راه حل های مورد استفاده مردم را نشان می دهد. حدود 35 دسته از ابزارها نشان داده شده است، و فقط ابزارهایی با حداقل استفاده معین در آن گنجانده شده است.
«این کار در حال انجام است. رویای من این است که تا آنجایی که ممکن است بازاریابهایی را داشته باشم که پشتههای خود را پر کنند، زیرا این کار فقط آن را قابل اعتمادتر و واضحتر میکند. من دوست دارم مجموعههای martech را بر اساس صنعت نشان دهم—داروخانه از این استفاده میکند، خودروسازی از این استفاده میکند.»
در حال حاضر، بسیاری از پشتههای ارسالشده از فروشندگان فناوری هستند (بر خلاف پشتههای ارسالشده برای جوایز Stackie)، بنابراین Riemersma به دنبال تعادل با پشتههای صنایع دیگر است.
تحقیق یک راه حل اصلی مانند Marketo گرافیکی با پیچیدگی بسیار زیاد ایجاد می کند. احتمالاً بهتر است با مقداری کوچکتر شروع کنید تا احساس کنید که چگونه کار می کند. «هرچه نقطه بزرگتر باشد، بیشتر آن را [در پشتهها] میبینید، و هر چه خط بین دو نقطه بزرگتر باشد، رابطه قویتر است. یک مثال زیبا تجزیه و تحلیل فروشنده است، مانند G2 Crowd، Forrester، Gartner و TrustRadius. این ابزارها بهشدت استفاده میشوند، اما خارج از مرکز هستند، کاملاً جانبی.»
تحلیل بسیار عمیقتر است – به عنوان مثال در توصیف انواع پشتههای مورد استفاده توسط کسبوکارهای مبتنی بر مردم، رشد محور و دادهمحور، اما بهترین راه برای درک اینکه Riemersma چه کاری انجام میدهد نگاهی بیندازید.
دست و پنجه نرم کنید و از اینجا شروع کنید.