مسئله این نیست که آیا توییتر میتواند بدون Google دوام بیاورد یا نه، بلکه این است که آیا توییتر با فروختن حوزه اصلی خود در حالی که اهمیت آن را بیش از حد تخمین میزند از کوسه گذشته است. گوگل بهترین شرکت در جهان در ارتباط INtent با محتوا است. توییتر این را می داند و به طور موجهی می ترسد.
و این مهم است چرا؟
موضوع Google شامل یا شامل نشدن «اطلاعات» توییتر و جنجالهای اخیر پیرامون آن باعث شد که یک یا دو مدیر ارشد مالی که من میدانم، تعجب کنند که چرا هر یک از اینها مهم است. گذشته از اینکه محتوای توییتر دیگر به جستجوگران Google در قالبی ارائه نمیشود که بهتر از جستجوگران Google به توییتر ارائه شود، واقعاً هیچ چیز تغییر نکرده است.
تویتر بیشتر از آن که DMV محلی شما یک اتاق فکر است یک مخزن اطلاعات نیست. اطلاعات مفیدی در آن وجود دارد، اما آنقدر احاطه شده است که هیچ کس نمی داند چگونه خوب را از بد یا سیگنال را از نویز جدا کند.
تویتر به گوگل نیاز دارد اما گوگل به توییتر نیاز چندانی ندارد. قوانین راه در کار با Google بسیار ساده است: قوانین ما را رعایت کنید، اجازه دهید شرایط تعامل را به ما دیکته کنیم یا از نفوذ جستجوی خود برای خارج کردن کسب و کار شما استفاده خواهیم کرد.
آیا می توانید آنها را سرزنش کنید؟ اگر بدون نظارت اینقدر نفوذ داشتید، آیا این کار را به گونه ای متفاوت انجام می دادید؟ بحثهای کلیشهای اخلاقی و اخلاقی «شیطان یا نه» را فراموش کنید. روزی قرار است آن را بخری و کسی که با بیشترین اسباب بازی بمیرد برنده می شود. یک هات داگ و یک اسلحه گرم محافظت شده توسط قانون اساسی بگیرید و بیرون بروید و سرمایه داری و قانون اساسی را بیان کنید.
این یک تجارت است، احمقانه
برای اینکه فراموش نکنیم، توییتر در حال کسب درآمد است. شما مدیران اجرایی را دو بار عوض نمی کنید و مردی را استخدام نمی کنید که قبلاً در Google کار می کرد زیرا علاقه شما صرفاً در این است که دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنید. مدیرعامل جدید گفت: قهرمان شبکه باعث می شود که او را احمقانه خاموشی ناشی از SOPA در ویکی پدیا می نامند.
در مورد ویکیپدیا، هیچ نمونه بهتری از این وجود ندارد که چگونه میتوان چیزی را برای مردم ساخت تا بعداً از آن بهرهبرداری کنند و با ارائه خدمات به کسانی که از آن در یک بشقاب نقرهای استفاده میکنند به هر کسی که پول تبلیغاتی دارد، استفاده کنند. پسر، آن سایت واقعا شعله ور شد، اینطور نیست؟ حامیان مالی که خود را از شر آن مرد ولزی خلاص کردند تا کسی را وارد آن کنند که خط شرکتی را دنبال کند، واقعاً خوب عمل کرد. صبر کنید، این کار را انجام دهید – ویکی پدیا هرگز فروخته نشد و دیدگاه بنیانگذار امروز دست نخورده باقی مانده است.
کاستولوی توییتر همچنین انتصابی از سوی پرزیدنت اوباما برای کمیته مشورتی مخابرات امنیت ملی دریافت کرد. متشکل از شرکتهای واقعاً فداکار مانند مایکروسافت، ورایزون، اسپرینت و AT&T، میدانم که بهتر میخوابم چون میدانم رئیسجمهور ما خودش را با نظرات واقعاً بیطرفانه احاطه کرده است تا به محافظت از سیستم ارتباطات ملی ما کمک کند.
تویتر: دوست دیکتاتورها در همه جا
به هر حال، توییتر با موافقت با سانسور توییت ها به طور کامل فروخته شد. الف> هرجا که قانون در سرتاسر دنیا الزام کند. منظورم این است که به خاطر مردم بهشت، چگونه دیکتاتوریها و دولتهای پادگانی باید رشد کنند وقتی حقیقت همچنان سر زشت خود را بالا میبرد؟
تایلند اولین کسی بود که از شور و شوق توییتر برای محافظت از سلطنت حمایت کرد. آیا می توانم اولین کسی باشم که بگویم، هه؟ هر جا که استبداد توسط دهقانان تهدید شود، توییتر آنجا خواهد بود. فروش تبلیغات.
میخواهید تبلیغاتی را در اینترنت خود به مردم چین بفروشید؟ در صف قرار بگیرید و طبق قوانین چین بازی کنید. پس اگر بازی بر اساس قوانین به معنای فروختن همان افرادی باشد که برای سکویی برای صدایشان به سراغ شما آمده اند، چه؟
اما لازم نیست یک کشور نظامی باشید تا از توییتر سانسور کمک بگیرید. دفتر نیکلا سارکوزی بنا به گزارشها درخواست کرده است که یک یا دو اکانت طنز از جیمی هوفا ارائه شود. از 16 فوریه، یک روز پس از اعلام برنامه رئیس جمهور فرانسه برای انتخاب مجدد، هیچ کس @_nicolassarkozy را ندیده یا شنیده است. عجیب. شما فکر می کنید تلاش برای سانسور افرادی که اعتراض مدرن را به کمال رساندند، کار بدی است.
تظاهر به یک نیروی انقلابی را متوقف کنید
می بینید، دیک، این یک سراشیبی لغزنده است و شما با ادعای خود مبنی بر اینکه توییتر چنین نقش محوری در انتخابات 2012 ایفا خواهد کرد، وارد یک حمام ولرم ایالت کواکر می شوید. کاستولو در سخنرانی خود در AllThingsD خاطرنشان کرد که تقریباً همه جمهوری خواهان از توییت های تبلیغاتی استفاده کرده اند. این به هیچ وجه شبیه مردی نیست که می خواهد تبلیغات بیشتری بفروشد.
اما صبر کنید، من چه می گویم؟ فقط چند ماه پیش یکسری بچه بیکار خودشان را به بانک ها زنجیر می کردند و در پارک های سراسر کشور علف می کشیدند. چه اتفاقی برای آن بچه ها افتاد؟ آیا آنها نمی دانند که جهان با جنبش اشغال تغییر کرد؟
بسیار خوب، پس هیچ چیز تغییر نکرده است و هیچ کس پشتی جوندگان را نمی دهد. بچههای پولدار هنوز پولدارتر میشوند و بچههای باحال تنها کسانی هستند که اهمیت دارند. در حالی که به دلایل خودم با معترضان همدردی می کنم، اما آنچه در پی اشغال غالب می شود یک حقیقت ساده است: خوابیدن در یک چادر در زمین های عمومی، قبض هیچ کس را پرداخت نمی کند.
تویتر قرار بود ابزار دیگری برای کمک به دموکراتیزه کردن و آزاد کردن ما باشد، اما (شوک) این فقط یک دستگاه پول تبلیغاتی دیگر برای 1٪ است که بر پشت 99٪ ساخته شده است. نمیدانم جایگزین کردن توییتر برای 99% چقدر آسان است؟
کسب و کارها برای کسب درآمد وجود دارند
فکر میکنم اگر در کار نمایهسازی احساسات یا قصد بودم، نگران این بودم که Google به من بگوید یک جهش پروازی انجام دهم. در ماههای آینده میدانیم که آیا توییتر قدرت ماندگاری دارد یا خیر، اما در عین حال، لطفاً از غر زدن در مورد شرکت دیگری که پایگاه کاربران خود را برای ایجاد درآمد تبلیغاتی میفروشد، خودداری کنید. این کاری است که آنها انجام می دهند.
اگر کمکی کرد، میتوانید توییتر را مانند من مشاهده کنید – یک توسعه هدف اصلی وب – بستری برای شکایت از محصولات و خدمات. علاوه بر این، راهنما میگوید تقریباً در مورد هر «چگونه از توییتر برای اهداف بازاریابی بهرهبرداری کنیم»، از سیاست دوری کنید تا مخاطبان خود را قطبی نکنید.
من در توییتر هستم – از این رو از خودم متنفرم – اما برای دفاع از خودم، تقریباً هرگز در مورد سیاست یا هر چیزی که مربوط به خط کاری انتخابی ام باشد توییت نمی کنم. اگر فکرش را بکنم، من واقعاً باید به راهنماهای «نحوه بهره برداری از توییتر» توجه بیشتری می کردم. شاید من دنبال کنندگان بیشتری داشته باشم و شرکت دیک بتواند تبلیغات بیشتری بفروشد.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً MarTech نیست. نویسندگان کارکنان اینجا فهرست شدهاند.