یکی از روندهای اساسی در صنعت ما این است که بازاریابی از کسب و کار ارائه ارتباطات – تبلیغات و محتوا – به کسب و کار ارائه تجربیات مشتری تغییر می کند.
این فقط چیزی نیست که ما می گوییم. این همان چیزی است که مشتریان بالقوه و مشتریان هنگام ارتباط با ما، در کانال های دیجیتال و دنیای فیزیکی تجربه می کنند.
این یکی از هفت متا گرایشی است که اخیراً در کتابم، یک نام تجاری جدید پوشش دادم. بازاریابی. این احتمالاً دگرگونکنندهترین تغییراتی است که در حرفه ما موج میزند، زیرا اساساً نحوه تفکر ما در مورد آنچه بازاریابی ایجاد میکند تغییر میدهد.
فکر کردن به اسم را متوقف می کنیم، و شروع به فکر کردن در افعال می کنیم.
اسمها شامل تبلیغات، صفحات فرود، کاغذهای سفید، کتابهای الکترونیکی، وبینارها و غیره هستند. آنها محتوای ثابت هستند. نه حرکتی دارند و نه حرکتی. آنها بی اثر هستند وقتی مردم درباره «محتوای پویا» صحبت میکنند، معمولاً منظورشان این است که از نوعی الگوریتم شخصیسازی استفاده میکنند تا مشخص کنند کدام قسمت از محتوای ثابت را باید به کسی نشان دهند.
از طرف دیگر، افعال دارای سرعت هستند. آنها نحوه عبور مردم از طریق وب سایت ما هستند. آنها دنباله ای از مراحلی هستند که مشتریان بالقوه برای یادگیری آنچه می توانیم به آنها ارائه دهیم، برمی دارند. آنها تعاملی هستند، مانند گفتگو با یک فروشنده عالی. آنها واقعاً پویا هستند، زیرا کاری که کاربر در یک مرحله از فرآیند انجام می دهد، بر آنچه در مرحله بعدی در طول سفر تجربه می کند، تأثیر می گذارد.
بازاریابی محتوا به اسم اسامی فکر می کند. طراحی تجربه کاربر، در مقابل، در افعال فکر می کند.
برنامهها دیگر فقط برای گوشیهای هوشمند و تبلتها نیستند
در طول سال گذشته، من شیفته این تغییر از محتوا به تجربیاتی شدهام که در فعالیتهای بازاریابی برتر با چیزهایی که من آن را «برنامههای بازاریابی» مینامم ظاهر میشوند.
برنامه بازاریابی چیست؟ این یک تجربه وب مانند یک برنامه است، مانند مسابقه، یک جادوگر، یک مسابقه، یک پیکربندی، یک بازی، یک کاغذ سفید تعاملی، یک ابزار ارزیابی، یک ماشین حساب و غیره. به جای ارائه محتوای ثابت به کاربر برای آنها برای مصرف منفعلانه، یک برنامه بازاریابی آنها را درگیر تعامل می کند.
من آنها را به عنوان برنامهها میدانم، زیرا از بسیاری جهات، دیانای مشابهی با برنامههای گوشیهای هوشمند بومی دارند، مانند دستگاههای Android و Apple. برنامه های گوشی های هوشمند به پیشگام تغییر انتظارات مشتری کمک کردند. شرکتی که می خواهد با مخاطبان خود در دنیای دیجیتال رابطه برقرار کند، باید چیزی مفید ارائه دهد. (این ایده ای است که جی بائر در کتاب Youtility خود به طرز باشکوهی از آن دفاع کرده است.)
برنامههای بازاریابی به سادگی آن مفهوم اصلی را میگیرند و آن را فراگیرتر میکنند. آنها برای وب پاسخگو ساخته شده اند، بنابراین می توانند روی هر دستگاهی کار کنند – تلفن هوشمند، تبلت، لپ تاپ، دسکتاپ، ساعت مچی، و غیره. آنها نیازی به بازدیدکننده ندارند تا چیزی را نصب کنند. هنگامی که کاربر از وب سایت یا صفحه فرود شما بازدید می کند، آنها به سادگی وارد تجربه کاربر می شوند.
رسانهها، پیامها و مکانیسمها
آنچه من را در مورد برنامه های بازاریابی هیجان زده می کند این است که آنها بردار جدیدی از نوآوری در بازاریابی را باز می کنند.
من معتقدم که نقاط تماس بازاریابی نقطه تلاقی سه چیز هستند: رسانه، پیام ها و مکانیسم ها. پیام ها همان چیزی است که ما می گوییم. رسانه ها مکان و نحوه نمایش آن پیام ها هستند. مکانیسمها نحوه رفتار آن نقطه تماس است — کاری که گیرنده میتواند انجام دهد.
رسانه ها بیشتر در مورد فرم هستند. مکانیسم ها بیشتر در مورد عملکرد هستند.
بازگشت به استعاره اصلی ما: پیام ها اسم هستند، در حالی که مکانیسم ها فعل هستند.
در حالی که چندین نوآوری در مکانیسمها در بازاریابی دیجیتال وجود دارد – “اشتراک گذاری اجتماعی” نوع جدیدی از مکانیسم بود که در نقاط تماس بازاریابی معرفی شد – بیشتر نوآوری هایی که در بازاریابی مورد توجه قرار گرفته اند حول محور تلاقی رسانه ها و پیام ها می چرخند. .
“رسانه پیام است” فریاد نبرد کلاسیک برای استفاده خلاقانه از مکان و نحوه ظاهر شدن چیزی به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از پیام در حال انتقال است. بسیاری از توصیههای (خوب) که در مورد آنچه در کانالهای رسانههای اجتماعی منتشر میکنید – چه چیزی مناسب است، چه چیزی طنینانداز میکند – در این دسته قرار میگیرد.
قبل از اینکه این موج جدید از برنامههای بازاریابی شروع به ظهور کند، نوآوریهایی با مکانیسمها بسیار کم بوده است. به عنوان مثال، در صفحات فرود، 95٪ از آنها تنها یک مکانیسم ساده را در خود جای داده اند: یک فرم را پر کنید و روی دکمه ارسال کلیک کنید. این یک مکانیسم بسیار خسته و قدیمی شده است.
عصر مکانیزم های جدید بازاریابی
اکنون، ما شاهد ظهور بسیاری از مکانیسمهای جالب جدید هستیم.
به عنوان مثال، با یک کاغذ سفید تعاملی، کسی فقط یک PDF ثابت بزرگ را دانلود نمی کند. در عوض، کاغذ سفید بیشتر به یک تجربه تعاملی تبدیل می شود. خوانندگان برای پرش از یک موضوع به موضوع دیگر کلیک می کنند تا به سرعت روی مطالبی که بیشتر به علایق آنها مرتبط است بزرگنمایی کنند. آنها ممکن است در یک مسابقه کوچک شرکت کنند تا مفروضات خود را آزمایش کنند – و سپس به بخشی هدایت شوند که به بهترین وجه نیازهای آنها را در سطح مناسب برطرف می کند. آنها ممکن است در یک نظرسنجی شرکت کنند تا ببینند دیدگاههایشان با نظرات سایر خوانندگان چگونه است.
فرصت بسیار زیادی برای باز کردن خلاقیت بازاریابی جدید در اینجا وجود دارد.
افشای: با شناخت این روند قدرتمند، شرکت من، یون تعاملی، اخیراً تمرکز خود را بر روی ارائه یک پلتفرم برای برنامه های بازاریابی متمرکز کرده است. با این حال، هیچ یک از ایده هایی که در بالا توضیح دادم به هیچ وجه به نرم افزار ما وابسته نیست. بسیاری از شرکت های بزرگ دیگر نیز وجود دارند که فناوری برنامه های بازاریابی را ارائه می دهند، مانند SnapApp، Ceros، Offerpop، Wishpond و موارد دیگر.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً MarTech نیست. نویسندگان کارکنان اینجا فهرست شدهاند.