هرگز لحظه ای کسل کننده وجود ندارد دنیای تبلیغات ادغام Omnicom و Publicis همه صحبت می کنند، اما این چه معنایی برای دنیای تبلیغات دیجیتال دارد؟ چه کسانی برنده و بازنده خواهند بود؟ چه چیز مثبتی برای مشتریان وجود دارد؟
با لذت کار در آژانسهای بزرگ و کوچک (و ادغامهای زیادی را پشت سر گذاشتم)، میخواهم خلاصهای از صداهای جمعی در ذهنم را به اشتراک بگذارم که دیدگاههای (گاهی متناقض) از برندگان احتمالی و همچنین در اتحادیه پیشنهادی اجرا می شود.
مشتریان
پیشنهاد شرکتهای بزرگ برای مشتریان بسیار ساده است: استعدادها که در هر جنبه دیجیتال با هم ترکیب شدهاند، تجربه مشتری بهتری را ایجاد میکنند. جایی که واقعیت به شدت از زمین به سمت چپ می رود، درست در حوالی پاس فیفدام است، اما من در یک دقیقه به آن خواهم رسید.
ایده تمرکز کارشناسان بر جستجو، ایمیل، و خرید رسانه های دیجیتال، ایده ای منطقی و منطقی است. شرکتهای هولدینگ بزرگ نیز میتوانند افرادی داشته باشند که هیچ کاری انجام نمیدهند، جز اینکه راههای خلاقانه جدیدی برای فروش آژانس بیاندیشند. البته، از آنجایی که تثبیت در پیش است، اکنون جا برای کمتری وجود خواهد داشت.
توجه کنید، زیرا این بخش مهم فیفی است. اولین باری را به یاد دارم که آژانسی که در آن زندگی می کردم خریداری شد. ما از فروش که به ما محول شده بود خوشحال شدیم: همه در هماهنگی به نفع همه با هم کار خواهند کرد. من با مشاورم و مدیر عامل اول آژانس تماس گرفتم تا همه چیز را در مورد اینکه چقدر عالی خواهد بود به او بگویم. او خندید و توضیح داد که چرا این چیزها هرگز کار نمی کنند. منیت ها – و شاید، به ویژه، مدیران ارشدی که منافع شخصی مالی آنها با هدف مارکسیستی ایجاد دنیای آژانس بدون طبقه در تضاد است – مانع از همکاری در سطحی می شود که هر کسی می تواند آن را موفق بداند.
من در این پیوستن به جالوت ها برنده بزرگی برای مشتریان نمی بینم، اما با من بمانید. قبل از اینکه به آنجا برسیم، چند چیز دیگر برای صحبت داریم.
سهامداران
وقتی از افسانههای افسانهای (اغلب، اما نه همیشه) خلاقانه عبور میکنید، شرکت برای سود بردن سهامدارانش وجود دارد. از آنجایی که تنها کاری که باید بتوانید انجام دهید این است که “b-i-g d-a-t-a” را بنویسید تا 10٪ قیمت سهام را افزایش دهید، وعده جمع آوری بیت ها و بایت های هر مخاطب هدف در جهان یک کشش بزرگ است.
انتظار داشته باشید که این برای فانتزی بزرگ و کوتاه در واقعیت باشد. با فرض تایید رگولاتوری، سال ها طول می کشد تا مشخص شود محصول نمایندگی نهایی چگونه خواهد بود. آژانسها به سختی تلاش میکنند تا با ایجاد میزهای معاملاتی، اقداماتی نیمهدلانه به سمت استقبال از اتوماسیون بازاریابی، و در غیر این صورت مفهوم یک مشاور بیطرف را نفی کنند – بنابراین انتظار نوآوری سریع در حوزه کلان داده را نداشته باشید.
سهامداران عمده افرادی هستند که پرواز تجاری ندارند و آنها بزرگترین برندگان در هیپوکالیپس پس از ادغام خواهند بود.
کارمندان آژانس
بله، اینها کسانی هستند که احتمالاً شفت-آ-رونی قدیمی را دریافت خواهند کرد. در ماههای آینده، انتظار داشته باشید که تعداد زیادی از آژانسهای ارشد را ببینید که نمایههای LinkedIn خود را تقویت میکنند و به طور ناگهانی نیاز به نمایش همه چیزهای باشکوهی را که در حین پارک کردن در گاراژ فروشگاه بزرگ انجام دادهاند، ایجاد میکنند.
چگونه حقوق صاحبان سهام را برای شرکتی که سربار آن تقریباً منحصراً از سرمایه فکری تشکیل شده است، به حداکثر میرسانید؟ شما آن را حدس زدید – هک کردن. ادغام زمان بسیار خوبی برای مدیریت است تا هر کسی را که ممکن است دارای هر نوع استعدادی باشد یا نشانه هایی از باور واقعی برخی از تبلیغات تبلیغاتی که توسط افراد MarCom به جهان پخش می شود نشان دهد. همچنین، افراد تازه واردی که تهدیدی برای صاحبان دفتر در گوشه هستند، احتمالاً چکمه را دریافت خواهند کرد.
مشاوران
اوه مرد، این افراد مانند راهزنان رفتار خواهند کرد. هزینههای هر شکل و اندازهای به گونهای بریده میشوند که آرایشگر شیطان صفت خیابان فلیت در یک پودر خم کن حسادت میکند. مشاوران – دستهجمعی – برای کمک به حذف موارد اضافی، تصمیمگیری در مورد موقعیتهای خلاقانه و به طور کلی کمک میکنند تا بفهمند که چه چیزی از آشفتگی پیش رو باید انجام شود.
کارمزدهای کلان و موارد قابل ارائه با تفکر بالا و قابل لمس پایین در منو هستند. در مورد آن، میتوان به [email protected]
دسترسی داشت. >
جامعه
نه. من بی حال شدم. اینجا هیچ نقطه مثبتی برای بشریت وجود ندارد. شاید هدف گذاری تبلیغات بهتر باشد. ما آن را «پیامرسانی کارآمدتر» مینامیم و این نوآوری در سطح شرکتهای خاکستری رخ نمیدهد. با این حال، ممکن است برای شرکت هلدینگ پول کافی برای خرید یک یا دو سرنخ آزاد کند.
تولیدکنندگان رویداد مطبوعاتی و بازاریابی دیجیتال
شرکت هلدینگ بزرگ M & A هدیه ای است که در رویدادها و مطبوعات صنعت به مردم برنامه نویسی محتوا می دهد. احتمالاً هیچ اقدامی از هر نوع وجود نخواهد داشت، اما اظهارات هولناکی درباره آنچه ممکن است باشد، از سوی افرادی که هیچ تأثیری بر جهت نمایندگی ندارند و نمیتوانند مستقیماً بر قیمت سهام تأثیر بگذارند و در نتیجه مفهوم هر موردی را نفی کنند، وجود نخواهد داشت. نوعی اطلاعات عملی.
خودتان را ببندید — ما یک هفته از آن می گذریم و هیچ کس به این زودی حوصله این موضوع را نخواهد داشت.
ناشران و فروشندگان رسانه
من واقعاً از اصطلاح “فروشنده” متنفرم. چه کسی در لابی آب نبات می فروشد؟ من نه. آژانسها شروع به رقابت با ناشران مانند Google و Facebook در بخش فروش رسانهها کردهاند، زیرا بسیاری از آنها متوجه شدهاند که با خرید فضای تبلیغاتی به ازای یک دلار و فروش آن به مشتریان به قیمت پنج دلار، حاشیههای سود زیادی حاصل میشود.
مشکل کوچک؛ اگر آن را می فروشید، نمی توانید مشاوره خرید بدهید. ما آن را تضاد منافع می نامیم. اما مدل حراج اکولایزر عالی است، تضاد را از بین می برد. مطمئنا این کار را می کند. همانطور که بابای عزیزم می گفت: “اگر بوی خروس می دهد…”
در کوتاه مدت، طرف فروش همچنان شاهد سودهای بزرگ خواهد بود در حالی که “نمایندگی” در تلاش برای تعریف مجدد خود است.
صنعت تبلیغات
مدل آژانس نمرده است. خوشبین در من امیدوار است که در مرحله شفیره خود باشد. اتوماسیون بازاریابی، مونتاژ کلان داده و مدل رسانه ای مبتنی بر حراج، نیاز به مشاوره خوب از طرف اشخاص ثالث را که تنها علاقه آنها کمک به مشتریانشان برای موفقیت است، نفی نکرده است.
علاوه بر تقسیم غنائم تضاد درآمد، در تمام پوششهای مطبوعاتی که درباره این اقدام پیشنهادی دیدهام، چیز زیادی در مورد کمک به مشتریان نشنیدهام. شاید این نقطه شروع خوبی باشد.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً MarTech نیست. نویسندگان کارکنان اینجا فهرست شدهاند.