من و بسیاری دیگر فرض کرده بودم ، که سهام فیس بوک با قیمت 38 دلار باز می شود و از آنجا به شمال می رود. در واقع فکر میکردم تقاضا به قدری بالا خواهد بود که ممکن است سهام به 100 دلار برسد. اشتباه کردم.
من معتقد بودم که تقاضای سرکوب شده قابل توجهی برای آنچه که بزرگترین عرضه اولیه عمومی فناوری تا کنون بوده است وجود دارد. اما این تقاضا هرگز به طور کامل محقق نشد. همه کسانی که می خواستند فیس بوک بخرند این شانس را داشتند.
با این وجود، در پایان امروز فیس بوک تقریباً 105 میلیارد دلار ارزش داشت. و مدیرعامل مارک زاکربرگ ارزش بیش از بنیانگذاران Google به صورت جداگانه.
در مرحله نهایی تا IPO، فیس بوک سهام بیشتری را نسبت به آنچه که در ابتدا برنامه ریزی کرده بود، عرضه کرد. حجم بالاتر ممکن است در جلوگیری از “پاپ” که به طور گسترده ای پیش بینی می شد، نقش داشته باشد. علاوه بر این، قیمت گذاری تهاجمی توسط بانکداران فیس بوک ممکن است به تقاضای کمتر از «قوی» کمک کرده باشد.
در یک نقطه FB با قیمت 45 دلار معامله میشد تا اینکه نزدیک به قیمت افتتاحیه خود بسته شد: 38.27 دلار. سهام Zynga به دلیل ارتباط نزدیک بین شرکت ها کاهش یافت.
بازار سهام عمدتاً توسط احساسات، روانشناسی گروهی و انتظارات هدایت میشود تا عقل و منطق. هیاهوی عرضه اولیه عمومی فیس بوک و انتظارات به گونه ای بود که عملکرد ثابتی مانند این یک شکست محسوب می شود.
همه نگاهها اکنون به چرخه سه ماهه انتشار درآمد معطوف خواهد شد، جایی که سرمایهگذاران به دنبال نشانههایی از رشد پایدار خواهند بود. درآمد خالص فیس بوک از سه ماهه چهارم 2011 تا سه ماهه اول 2012 کاهش یافته است که باعث نگرانی در مورد شتاب شد. این ممکن است امروز برخی از سرمایه گذاران بالقوه را نیز ترسانده باشد.
در حالی که فیسبوک دارای معدن طلایی از دادههای کاربر است، در مقایسه با گوگل در افزایش درآمد بهعنوان یک شرکت سهامی عام تازه تأسیس، با عملکرد متعادلتری مواجه است. هسته اصلی مدل آن در دسترس قرار دادن حجم عظیمی از دادههای کاربر در اختیار تبلیغکنندگان است. اما کاربران، اگر خصمانه نباشند، اساساً نسبت به ردیابی یا هدف قرار گرفتن توسط بازاریابان در فیس بوک دوسوگرا هستند.
یک دعوی حقوقی 15 میلیارد دلاری علیه فیسبوک اخیراً تلفیقی شده است. ادعا می کند که این شرکت با ردیابی کاربرانش (در داخل و خارج از فیس بوک) به حقوق حریم خصوصی آنها تجاوز کرده است.
جستجوی پولی هرگز با این معضل یا انتخاب بین کاربران و تبلیغکنندگان مواجه نشد. من گمان میکنم که این دلیل دیگری است که طی 12 یا چند ماه آینده شاهد ظهور نسخهای از جستجو/جستجوی پولی در فیسبوک خواهیم بود.
تنش یا چالش دیگری که فیسبوک با آن مواجه است نمونهای از GM بودجه تبلیغاتی 10 میلیون دلاری خود را از سایت برداشت می کند در حالی که نمایه رایگان فیس بوک خود را حفظ می کند. در حالی که اکثر شرکت ها و مارک ها می خواهند (حتی نیاز دارند) در فیس بوک باشند، برخی ممکن است تصمیم بگیرند که از تبلیغات پولی به نفع نمایه/صفحه رایگانی که به خودی خود “کار می کند” اجتناب کنند.
البته، ممکن است در این مورد نیز اشتباه کنم.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً MarTech نیست. نویسندگان کارکنان اینجا فهرست شدهاند.