سی و هشت درصد از بازاریابهای ارشد در ایالات متحده و بریتانیا میگویند که شرکتهای آنها هنوز انگشتان پای خود را در شبکههای اجتماعی فرو میکنند، و بیشتر آنها میگویند که ترس از بازگشت سرمایه، آنها را از غواصی با تمام وجود باز داشته است. با این حال، بررسی 400 مدیر ارشد بازاریابی انجام شده توسط InSites Consulting نشان داد که 69٪ از شرکت ها فیس بوک دارند. صفحات، 57٪ دارای حساب های توییتر و 48٪ یک صفحه شرکت در LinkedIn دارند.
InSites به این نتیجه رسید که در حالی که بسیاری از شرکتها حسابهای کاربری را به عنوان یک تاکتیک رسانههای اجتماعی ایجاد کردهاند، اکثر آنها رسانههای اجتماعی را به صورت استراتژیک در فرآیندهای تجاری خود ادغام نکردهاند. به گفته InSites، ادغام کامل رسانه های اجتماعی می تواند اثرات مثبتی هم برای رضایت مشتری و هم برای نتایج مالی داشته باشد.
محققان دریافتند که شرکتهای صنعت مالی و سلامت عقب ماندهاند و شرکتهای فناوری، مخابرات و رسانه پیشتاز هستند.
محبوب ترین شبکه اجتماعی در بین شرکت های تجاری به مصرف کننده فیس بوک بود، در حالی که شرکت های تجاری به کسب و کار بیشتر بر لینکدین متمرکز بودند. توییتر تقریباً به تعداد یکسان توسط هر دو نوع شرکت پذیرفته شد. به طور کلی، شرکتهایی که خدمات ارائه میدهند، به جای محصولات، بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، اما شرکتهای تولیدکننده از YouTube در تعداد بیشتری استفاده میکنند.
موانع یکپارچهسازی کاملتر که توسط بازاریابان ذکر شده است شامل عدم حمایت مدیریت ارشد (39%)، عدم تناسب رسانههای اجتماعی با ارائه محصولشان (42%) و این تصور است که ادغام رسانههای اجتماعی واضح نیست. بازده مالی (48%).
در اینجا ارائه Slideshare کامل است: