مایکروسافت آنقدر بی سر و صدا تصمیم به انصراف از تبلیغات نمی گیرد، در حالی که DISQUS مخفیانه جایگزینی برای AdSense می سازد. این هفته همچنین شاهد جهش بزرگی در پرداخت‌های موبایلی توسط Square بودیم، متوجه شدیم ICANN ناکارآمد است و شاهد اتفاقات بیشتر بین اپل و گوگل بودیم. آینده ممکن است شامل FreeMonee و افراد تحت حمایت نیز باشد. سردرگم؟ ادامه مطلب را بخوانید.
لینچ استدلال می‌کند که وقتی از آنها پرسیده می‌شود، بیشتر مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند به‌جای ردیابی کوکی‌ها توسط تبلیغ‌کنندگانی که می‌خواهند آنها را هدف قرار دهند، به صورت خصوصی مرور کنند. این ممکن است درست باشد، اما تبلیغات آنلاین فقط برای تبلیغ‌کنندگان مفید است – و ناشرانی که سالانه 35 میلیارد دلار تبلیغات اینترنتی دریافت می‌کنند – در صورتی که بتوانند تبلیغات خود را به درستی هدف قرار دهند. و برای آن، آنها نیاز به ردیابی دارند.
به نظر می‌رسد که مایکروسافت در هر دو پا شلیک کند. حرکت برای اینکه ردیابی به طور پیش‌فرض روی انصراف تنظیم شده باشد، اشتباه است. مایکروسافت به جای بررسی نحوه پاسخ مردم به تبلیغات هدفمند، می خواهد به آنچه مردم در مورد تبلیغات هدفمند می گویند گوش دهد.
مشکل؟ مردم دروغ می گویند. شاید آنها عمداً این کار را نکنند، اما حقیقت این است که در حالی که بسیاری ادعا می‌کنند که این سطح از هدف‌گیری را نمی‌خواهند، اما در عمل به آن بسیار مثبت پاسخ می‌دهند.
با پذیرش Pay with Square، استارباکس به میلیون‌ها مشتری راه دیگری برای لذت بردن از تجربه پرداخت سریع و یکپارچه در تقریباً 7000 فروشگاه استارباکس ارائه می‌کند. این مشارکت همچنین توانایی کسب‌وکارهای کوچک را برای رشد با فناوری نوآورانه Square و شبکه Square قوی‌تر و گسترده‌تر افزایش می‌دهد.
فضای پرداخت‌های تلفن همراه همچنان در حال گرم شدن است. چیزی که در اینجا ذکر نشده این است که استارباکس نیز به میزان 25 میلیون دلار در Square سرمایه گذاری کرده است. این یک حرکت مهم برای Square است زیرا مقدمه ای برای مخاطبان جریان اصلی فراهم می کند. علاوه بر این، مصرف‌کنندگان احتمالاً خدمات پرداخت تلفن همراه را برای اقلام بلیط کوچک‌تر امتحان می‌کنند.
Upstart کمی متفاوت از سایر سایت‌های تامین مالی جمعی عمل می‌کند. بر خلاف Kickstarter، حامیان می‌توانند به جای روی تیم‌ها، پروژه‌ها یا ایده‌ها، روی افراد – «تازه‌کاران» – سرمایه‌گذاری کنند. افراد تازه کار می توانند تقریباً برای هر چیزی از این بودجه استفاده کنند و در ازای آن، به مدت 10 سال به صورت ماهانه به حامیان خود پرداخت می کنند که سالانه از طریق اظهارنامه مالیاتی تأیید می شود. این کسری ثابت از درآمد است و حداکثر نرخ بهره ای که یک تازه کار می تواند بپردازد، بازده سالانه 14.99 درصد است.
ضرب المثل در حلقه های سرمایه گذاری خطرپذیر این است که شما روی افراد و تیم ها سرمایه گذاری می کنید، نه ایده ها و محصولات. به نظر می رسد Upstart این فلسفه را به سطح جدیدی می برد. من مطمئن نیستم که در مورد آن چه احساسی دارم. دل من به من می گوید که این یک معامله بد است و در مرز استثمار قرار دارد. و در مرحله بعد، سرمایه های مردمی رقیب چیست؟ افراد حمایت شده؟ آیا باید NASCAR مانند آرم بپوشم؟
“ما شاهد بودیم که Acquisio سرمایه‌گذاری اولیه ما را انجام می‌دهد و به یک شرکت دائماً نوآور تبدیل می‌شود که به تکامل و گسترش خود ادامه می‌دهد تا نیازهای متغیر آژانس‌ها و مارک‌های متکی را برآورده کند. آندره گوتیه، شریک مدیریت Tandem Expansion می گوید. ما معتقدیم Acquisio پلتفرمی است که به رشد خود ادامه می دهد و به نیازهای بازار پیچیده تبلیغات آنلاین پاسخ می دهد.
Acquisio یک مشتری پایدار و یک مجموعه محصول ایجاد کرده است که باید بخش بزرگی از دلارهای بازاریابی را که به صورت آنلاین در حال حرکت هستند را به خود اختصاص دهد. به نظر می رسد بودجه جدید برای پاسخگویی به این تقاضای فزاینده و به دست آوردن شرکت های اضافی در تلاش برای ارائه بهترین پیشنهادات نژادی برای بازاریابی چند کاناله هدف گذاری شده است.
این روزنامه به دنبال خلاص شدن از شر این وب سایت است که محتوای پرحجم و کم هزینه تولید می کند و قراردادی برای فروش آن به Answers دارد. .com.
به گفته افراد آشنا با این تراکنش، سایت پرسش و پاسخ نامه‌ای مبنی بر خرید About به قیمت 270 میلیون دلار امضا کرده است.
این که می بینیم نیویورک تایمز نمی تواند کاری با About.com انجام دهد کمی ناراحت کننده است. فرقی نمی‌کند About.com را دوست داشته باشید یا نه، آنها ردپای گسترده‌ای در اینترنت و نتایج جستجو دارند. این فقط شواهد بیشتری است که نشان می‌دهد رسانه‌های قدیمی مدرسه قدیمی نمی‌توانند سازگار شوند.
اکنون ICANN که از سیستمی برای تعیین ترتیب فعال شدن دامنه های جدید محروم است، از مردم می پرسد که چه کاری باید انجام شود. درخواست کمک انجمن «به دنبال ورودی‌هایی در مورد الزامات فرآیند ارزیابی و تفویض اختیار است که با بحث‌های مقیاس‌بندی منطقه ریشه قبلی مربوط به هیئت‌های نمایندگی صاف مطابقت دارد، و هر سال بیش از 1000 gTLD جدید اضافه نمی‌کند.»
آنها نه تنها نمی توانند بیش از 1000 gTLD در سال اضافه کنند، بلکه نمی توانند همه آنها را همزمان اضافه کنند. چگونه این آمدن را ندیدند؟ این به سادگی بی کفایتی فاحش است. من را به این باور سوق می دهد که تنها چیزی که ICANN روی آن تمرکز کرده است، توانایی استخراج پول از برندهای بزرگ بود. در این مرحله باید این جن را دوباره در بطری قرار دهیم.
همانطور که به یادگیری و بهبود نحوه استفاده سایت‌ها از جعبه Discovery ادامه می‌دهیم، همچنین هیجان‌زده هستیم که درباره جدیدترین شکل کشف صحبت کنیم: Promoted Discovery. به طور خلاصه، Promoted Discovery راهی برای سایت شما برای افزایش تعامل و کسب درآمد است. این کار با توصیه محتوایی از طریق جعبه Discovery کار می‌کند که ممکن است برای خوانندگان شما جالب باشد. توصیه‌های محتوای تبلیغ‌شده، مانند سایر پست‌های وبلاگ، بر اساس ارتباط و کیفیت برای خوانندگان شما شخصی‌سازی می‌شوند. وقتی خوانندگان شما روی هر یک از این توصیه‌های تبلیغاتی کلیک کنند، درآمد کسب خواهید کرد.
در این پست از DISQUS ذکر Promoted Discovery مدفون شده است. این در اصل یک محصول رقیب AdSense است. مطمئنم که هم گوگل و هم DISQUS می‌گویند مکمل یکدیگر هستند، اما فکر می‌کنم خیلی‌ها تشنه یک جایگزین واقعی AdSense هستند. بخش دیگر من فکر می‌کند که این تنها چیزی است که گوگل را به سمت خرید DISQUS سوق می‌دهد.
هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث این تغییر شده است – ممکن است اپل از پرداخت مجوز Google خسته شده باشد، یا ممکن است صرفاً می‌خواست تجربه iOS عاری از برنامه‌های Google باشد. از جعبه با این حال، نتیجه نهایی ممکن است برای مصرف کنندگان بهتر باشد. برنامه یوتیوب iOS سال‌ها بدون اینکه پیشرفت‌های عمده‌ای را مشاهده کند، از کار افتاده است – اما اکنون Google می‌تواند برنامه YouTube خود را هر طور که صلاح می‌داند تکرار کرده و به‌روزرسانی کند.
گوگل و اپل با هم کنار نمی آیند، واضح است. با این حال، به نظر می رسد که هر دو با توجه به این تغییر، بهترین چهره های خندان خود را نشان می دهند. مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که گوگل اکنون برنامه YouTube را بسیار بهتر خواهد کرد که اپل انگشت خود را بر روی آن ندارد.
FreeMonee Gifts مستقیماً به کارت اعتباری یا نقدی مصرف‌کننده پیوند می‌خورد و هدایای نقدی تحویل می‌دهد که می‌توان برای هر خریدی در فروشگاه‌ها یا رستوران‌های تعیین‌شده هزینه کرد. برخلاف کوپن، مصرف‌کننده مختار است هر مبلغی را که می‌خواهد خرج کند—هیچ شرایطی وجود ندارد.
ارائه یک انگیزه بدون رشته به مصرف کنندگان، که برای خرده فروشان سودآور است، بسیار دشوار است. FreeMonee دو سال برای توسعه یک موتور پذیره نویسی هدیه اختصاصی سرمایه گذاری کرد که با هدیه مناسب، به مصرف کننده مناسب، با مبلغ مناسب مطابقت دارد. نتایج، نرخ‌های پاسخی است که 10 تا 50 برابر بیشتر از تبلیغات یا کوپن‌های سنتی و فروش سودآور جدید برای بازرگانان است.
راستش را بخواهید این اولین باری است که با FreeMonee مواجه می شوم (به هر حال چه نام درخشانی). این یک مفهوم جالب با هدف برهم زدن فضای سنتی کوپن است. نظر شما چیست، آیا آنها درگیر چیزی هستند؟
هدف: ایمن کردن نقش اپل در بازار رو به رشد تجارت الکترونیکی، قرار دادن بیش از 400 میلیون کاربر دارای کارت اعتباری در فایل فروشگاه آیتونز اپل برای خرید کردن —با این که اپل از این اقدام کوتاه بیاید.
واقعا؟ این ترکیب بدی در کتاب من به نظر می رسد. اپل در سیستم های بسته برتری دارد نه در سیستم های باز. من مطمئن نیستم که چگونه این کار انجام می شود.
به‌عنوان یک بازاریاب، به‌ویژه در یک عادت بد مقصر هستم – بهترین مطالبم را برای آینده ذخیره می‌کنم. وقتی یک ایده واقعا “عالی” دارم، آن را به لیستی اضافه می کنم تا بعدا بنویسم، احتمالاً زیرا فقط بازاریابی محتوا ما را از آخرالزمان زامبی آینده نجات می دهد. به جای هدر دادن بهترین ایده‌هایم، چیزی را از لیست B بیرون می‌کشم و سعی می‌کنم آن را به 88% بی‌اعتبار برسانم.
من اغلب این نوع مقالات بهره وری را در Marketing Biz وارد نمی کنم. با این حال، من فکر می کنم این چیزی است که بازاریابان باید بشنوند. یا شاید من فقط باید آن را بشنوم.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً MarTech نیست. نویسندگان کارکنان اینجا فهرست شده‌اند.
درباره نویسنده
ای جی کوهن مالک پنج ساله نابینا است، یک شرکت بازاریابی اینترنتی سانفرانسیسکو و متخصص در جستجو . یک مدیر بازاریابی با تجربه با سابقه موفق 20 ساله، AJ درک عمیق از بازاریابی جستجو را با اشتیاق به استراتژی محصول و توسعه محصول تکراری، ترکیب طراحی و تجربه کاربر با تجزیه و تحلیل کمی ترکیب می کند.
