اعلانیه
اعلانیه

نقد و بررسی کتاب: «استراتژی محتوا برای موبایل» اثر کارن مک‌گرین

ContentStrategyForMobileاستراتژی محتوا برای موبایل، هنوز منتشر نشده بود، بنابراین من هنگام جمع آوری مطالب برای کلاس، به منابع دیگر تکیه کرد.

ابتدا آنچه را که درباره محتوای تطبیقی ​​می دانستم از نوشته ها و ارائه های آنلاین او جمع آوری کردم. سپس اطلاعاتی را که از تجربه خودم در زمینه بازاریابی محتوا جمع آوری شده بود به کاربران موبایل اضافه کردم. هدف من ارائه یک مرور کلی از راه‌حل‌هایی بود که بازاریابان محتوا و موبایل برای دسترسی مؤثر به کاربران تلفن همراه با محتوا در اختیار دارند.

این آخر هفته، کتاب مک‌گرین را خواندم تا درک بهتری از فلسفه او نسبت به استراتژی محتوای تلفن همراه داشته باشم. توصیه می‌کنم دیگرانی که ارائه‌های پویا او را دیده‌اند یا نوشته‌های او را در مورد استراتژی محتوای موبایل خوانده‌اند، همین کار را انجام دهند. این کتاب کوتاهی است که به طور مؤثر درک بهتری از جایگاه او در مورد محتوای تلفن همراه و نحوه بشارت دادن برای تلفن همراه در سازمان شما می دهد.

اما، متوجه شدم که به طور کلی، آنقدر بر اسطوره سازی متمرکز بود که عمداً فرصت های مفید و بالقوه پرسود محتوای تلفن همراه را نادیده می گرفت تا با استدلالی که ارائه می کرد مطابقت داشته باشد.

یک استراتژی محتوای واقعی برای موبایل متوجه می‌شود که چه زمانی محتوای تطبیقی ​​مناسب‌تر است و چه زمانی مناسب نیست. با این حال، این کتاب فقط در مورد محتوای تطبیقی ​​است، حتی زمانی که مناسب نیست.

مقدمه ای بر محتوای تطبیقی

NPR's

CMS “Create Once Publish Everywhere” NPR اغلب ذکر شده است توسط McGrane به عنوان یک مدل ایده آل از محتوای تطبیقی.

اگر با کارن مک‌گرن آشنایی ندارید، او مبشر محتوای تطبیقی ​​است، یعنی محتوایی که «در همه جا کار می‌کند. , همیشه، بدون توجه به دستگاهی که برای دسترسی به آن استفاده می شود. این مشکل انشعاب محتوا را حل می‌کند، که او استدلال می‌کند، مشکل بزرگی است. امروز مشکل با سایت های تلفن همراه جداگانه است.

در بحث وب ریسپانسیو در مقابل موبایل، از نظر فلسفی، او بیشتر با طرفداران طراحی واکنشگرا همسو می شود، زیرا معتقد است محتوا باید در همه پلتفرم ها در دسترس باشد و تحرک تنها مورد استفاده برای دسترسی به محتوا از تلفن همراه نیست. . با این حال، او منحصراً طرفدار طراحی وب واکنش‌گرا نیست، زیرا محتوای تطبیقی ​​می‌تواند در قالب‌های تلفن همراه نیز وجود داشته باشد، صرف نظر از اینکه سایت واکنش‌گرا باشد یا خیر. همه اینها در نهایت باید توسط یک سیستم مدیریت محتوای خوب (CMS) مدیریت شود و در صورت نیاز محتوای تطبیقی ​​را ارائه کند.

این کتاب دقیقاً معنای محتوای تطبیقی ​​را مشخص می‌کند، آن را به محتوایی که ساختارمند، قابل استفاده مجدد و مستقل از ارائه است، با ابرداده معنادار و CMS که به نویسندگان اجازه می‌دهد متن را به‌عنوان «تکه‌ها» وارد کنند، به خوبی انجام می‌دهد. از “blobs” به طوری که محتوا می تواند در زمینه با توجه به محدودیت های دستگاه نمایش داده شود.

ایده ای که توسط کتاب در دسترس قرار دادن محتوا برای همه پلتفرم ها مطرح شده است، ایده خوبی است و از آنجایی که دستگاه های تلفن همراه بیشتر از رایانه های رومیزی و لپ تاپ ها برای آنلاین شدن استفاده می شوند، اهمیت بیشتری پیدا می کند — که IDC پیش بینی کرده است در دو سال کوتاه اتفاق بیفتد.

هرکسی که از دستگاه تلفن همراه برای یافتن اطلاعاتی که در سایت تلفن همراه در دسترس نیست استفاده کرده باشد، فوراً ارزش محتوای تطبیقی ​​را خواهد دید. اغلب اوقات، کاربران تلفن همراه در میان بازاریابان یک تفکر بعدی هستند و محتوای تطبیقی ​​با دادن دسترسی آن کاربران به همه چیز در وب‌سایت، بدون توجه به پلتفرم، زمینه بازی را افزایش می‌دهد.

این رویکرد ممکن است برای برخی سازمان‌ها آسان‌تر از حفظ یک سایت تلفن همراه مجزا باشد، و این کتاب استراتژی‌هایی را برای سازماندهی تیم‌ها و ساختاردهی گردش کار ارائه می‌دهد که بسیاری از بازاریابان می‌توانند از آن برای کمک به آنها برای سازگاری با مخاطبانی که به طور فزاینده‌ای متحرک هستند استفاده کنند.

محتوای تطبیقی ​​محتوای ویژه موبایل را نفی نمی کندt

چیزی که کتاب ارائه نمی‌کند، توصیه‌ای در مورد محتوای مخصوص موبایل است، زیرا نویسنده به ایجاد آن اعتقاد ندارد.

به طور متناقض، اولین جمله این کتاب، به نام استراتژی محتوا برای موبایل، این است: «چیزی به نام استراتژی محتوا برای موبایل وجود ندارد». نویسنده معتقد است، در عوض، محتوا نباید به طور قابل توجهی بر اساس دستگاه متفاوت باشد، و محتوایی که در یک زمینه متفاوت قابل استفاده مجدد نیست ارزش ایجاد کردن ندارد.

بنابراین، کدهای QR، آهنگ‌های زنگ، کاغذدیواری موبایل، پادکست‌ها، برنامه‌ها، کوپن‌های موبایل یا انواع دیگر محتوای مخصوص موبایل که بسیاری از کاربران تلفن همراه به دنبال آن هستند، بخشی از این استراتژی محتوای خاص برای موبایل نیستند. همچنین، هر محتوایی که برای زمینه تلفن همراه طراحی شده باشد، رد می‌شود، زیرا 100 درصد مواقع با 100 درصد کاربران تلفن همراه صحبت نمی‌کند.

درست است که صرفاً به این دلیل که شخصی از تلفن هوشمند استفاده می کند به این معنی نیست که در حال حرکت است، اما این بدان معنا نیست که بخش بزرگی از مخاطبان یک سایت نمی توانند از معماری اطلاعات خاص تلفن همراه بهره مند شوند، و گاهی، بله، محتوا.

محتوای فوق العاده موفق مخصوص موبایل

کتاب پخش موبایل Google دارای نمونه‌های بسیاری از مارک‌هایی است که محتوا را بر اساس ویژگی‌های خاص دستگاه ایجاد کرده‌اند که ارزش واقعی را ارائه می‌کنند. برای مصرف کننده یکی از مثال‌ها Chase است که از دوربین گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کند تا به مصرف‌کنندگان اجازه دهد چک‌های خود را از طریق تلفن خود در برنامه تلفن همراه خود واریز کنند. آنها محتوای مشابهی در سایت دسکتاپ خود ندارند، و این ویژگی فقط برای دستگاه های تلفن همراه و تبلت ها در دسترس است، زیرا رایانه های شخصی به طور سنتی مانند تلفن های هوشمند برای عکس گرفتن استفاده نمی شوند.

QuickDeposit by Chase is one example of successful mobile-specific content that isn't created in an adaptive content world.

QuickDeposit by Chase نمونه‌ای از محتوای موفق خاص تلفن همراه است که در دنیای محتوای تطبیقی ​​ایجاد نمی‌شود.

این یک موفقیت بی‌نظیر برای Chase بود که گزارش دارد که از زمان راه اندازی Quick Deposit در سال 2010، مصرف کنندگان از آن برای واریز بیش از 4 میلیارد دلار استفاده کرده اند و تعداد مشتریان فعال تلفن همراه Chase بین سال های 2011 و 2012 42 درصد افزایش یافته است. این برنامه اکنون 15 میلیون کاربر ثبت نام کرده و جوایز متعددی از جمله جایزه Webby در سال 2011 دارد. و آن 15 میلیون کاربر ثبت نام شده تا لحظه نگارش این مقاله با 4.2 از پنج ستاره در Google Play با بیش از 70 هزار بررسی، قدردانی خود را اعلام کرده اند.

نمونه دیگر E-mart در کره است، که یک کد QR سایه ای ایجاد کرد تا مشتریان خود را در زمان ناهار درگیر کند و نه تنها آنها را ملاقات کند. اهداف تجاری داشت اما در این روند برنده 5 شیر در جشنواره کن شد.

eMart is one example of a business that used mobile-specific content to its advantage.

eMart نمونه‌ای از کسب‌وکاری است که از محتوای خاص تلفن همراه به نفع خود استفاده می‌کند.

این چیزها مختص موبایل هستند و برای مصرف کنندگان ارزش ایجاد می کنند و به بازاریابان کمک می کنند تا به اهداف تجاری خود برسند، بنابراین ارزش انجام دادن را دارند. من می‌دانم که خانم مک‌گرین به همه محتوای بد مخصوص موبایل که در وبلاگ‌هایی مانند WTF QR Codes و WTF Mobile Web شرح داده شده است، واکنش نشان می‌دهد، اما همانطور که مک‌گرین فکر می‌کند، این بدان معنا نیست که هیچ محتوای موبایلی ارزش ندارد. ایجاد.

یک استراتژی بهتر برای بازاریاب‌ها این است که کمتر به تلاشی که نیاز به تقسیم محتوا دارد و بیشتر به ارزش برای کسب و کار و مصرف‌کننده فکر کنند. بله، سیستم‌های مدیریت محتوا در ارائه محتوای خوانا به دستگاه‌های تلفن همراه و تبلت‌ها باید بار بیشتری را بر عهده بگیرند. و بله، فورک محتوا به خاطر خود می‌تواند باعث ایجاد سردردهای نگهداری برای سازمان شود. اما، اگر فرصت‌های مشروعی وجود دارد که دستگاه‌های تلفن همراه ایجاد می‌کنند که مشتریان را درگیر می‌کند و به ما در رسیدن به اهداف تجاری کمک می‌کند، چرا ما به عنوان بازاریاب از آنها استفاده نکنیم؟

خدمت به کاربران تلفن همراه با “پایگاه داده مقاصد”

یکی از موضوعات مهم در این کتاب، ادعای مک‌گرین بود که کاربران، به جای طراحان، باید تصمیم بگیرند که در یک وب‌سایت تلفن همراه چه اتفاقی می‌افتد. از لحاظ تاریخی، طراحان موبایل وب‌سایت‌های تلفن همراه باریکی ایجاد کرده‌اند که اطلاعاتی را که فکر می‌کنند برای کاربران موبایل مفیدتر است، در پیش‌زمینه قرار می‌دهند و برای محتوایی که فکر نمی‌کنند برای استفاده از تلفن همراه ضروری است، پیوندی به وب‌سایت دسکتاپ می‌گذارند.

McGrane طرفدار اجازه دادن به همه کاربران برای دسترسی به تمام محتوای سایت است، زیرا دستگاه های تلفن همراه دلالت بر زمینه تلفن همراه ندارند. او استدلال می کند که این برای کاربر بد است، زیرا ممکن است بخواهد به محتوای یک دستگاه تلفن همراه دسترسی داشته باشد که طراحان برای آن کاربران تلفن همراه غیرقابل دسترسی ساخته اند. او استدلال می‌کند: «متخصصان موبایل و طراحان اپلیکیشن خطوط هوایی نمی‌توانند تصمیم بگیرند که چه چیزی «در واقع مهم است.» آنچه برای کاربر مهم است مهم است.

برای نشان دادن ناامیدی خود، او سناریویی را از جستجو می گیرد، که در آن او [عضویت در کلوب متحد] را در تلفن خود در گوگل جستجو می کند تا در حالی که در فرودگاه منتظر است، به باشگاه یونایتد دسترسی پیدا کند. یونایتد او را از یک صفحه نتایج جستجو که حاوی پاسخی بود که او به دنبال آن بود به یک وب‌سایت تلفن همراه هدایت کرد.

یونایتد از بهترین شیوه سئوی موبایل برای ارسال کاربر موتور جستجو به محتوای مشابه پیروی نکرد. چه فرمت شده برای موبایل باشد یا نه. اما در عوض پرس و جو را به صفحه اصلی تلفن همراه خود هدایت کرد، با پیوندی به سایت کامل آنها در پاورقی.

برای مبارزه با چنین مشکلاتی، او استدلال می‌کند که همه محتوا باید سازگار با موبایل باشد.

همه محتوا را نمی توان برای موبایل مناسب ساخت

مشکلاتی در این مورد وجود دارد، زیرا شما این خطر را دارید که به اکثر کاربران تلفن همراه چیزی بدهید که نمی‌توانند استفاده کنند یا نمی‌خواهند. به عنوان مثال، به طور نجومی تعداد کمی از کاربران تلفن همراه هستند که توانایی چاپ کوپن یا بازی های فلش را دارند، با این حال این نوع محتوا امروزه در وب بیداد می کند. اگر صفحه ای مانند این را در دسترس کاربران موبایل قرار دهید، آن صفحه باید چه بگوید؟ “ببخشید، شما با تلفن همراه هستید و راهی برای انجام این فعالیت ندارید؟” فایده چیست؟

اما، جدای از مشکلات، مک‌گرین استدلال خود را با این ادعا که داده‌ها نباید برای اولویت‌بندی آنچه کاربران تلفن همراه باید ببینند، استفاده شود، یک قدم جلوتر می‌رود، زیرا «شما داده‌های خوبی ندارید.” من منظور او را در مورد عدم استفاده از داده‌های تحلیلی برای اولویت‌بندی می‌دانم، زیرا داده‌های تحلیلی معیاری از فعالیت افرادی است که قبلاً در سایت هستند و نه مخاطبان اینترنتی مرتبط‌تر. اما، انواع دیگری از داده ها وجود دارد که می توانیم برای کمک به حل این مشکل از آنها استفاده کنیم.

به عنوان مثال، اگر یونایتد از داده‌های جستجو برای ارزیابی انواع محتوایی که باید در سایت تلفن همراه خود باشد استفاده می‌کرد، می‌دانست که کاملاً به صفحه اختصاص داده شده به United Club نیاز دارد. کلمه کلیدی که مک گران استفاده کرد، [عضویت در باشگاه متحد]، تقریباً نیمی از جستجوهای آن از دستگاه های تلفن همراه انجام می شود. در دنیایی که پیش‌بینی می‌شود در پایان سال جاری جستجوهای موبایلی یک سوم کل جستجوها باشد، این کلمه کلیدی برای جستجوهای موبایل بیش از حد نمایه می‌شود و قطعاً باید در یک سایت تلفن همراه گنجانده شود.

چیزی که من نمی فهمم این است: این داده ها چه مشکلی دارند؟ این داده‌های کاربر است که از گزارش‌های سایت به دست نمی‌آید که به ما بینشی در مورد آنچه که جمعیت گسترده‌تر اینترنت از محتوای وب به دنبال آن هستند، می‌دهد و کلمات کلیدی دقیقی را که آن کاربران هنگام جستجوی این محتوا وارد می‌کنند به ما می‌دهد.

بنیانگذار Wired و نویسنده جستجو جان باتل آن را پایگاه داده مقاصد نامیده است. ، و بازاریابان جستجو سال ها از آن برای هدایت ترافیک بیشتر و مرتبط تر به سایت های خود استفاده می کنند. صرف نظر از اینکه چه اتفاقی در آزمایش‌های مایکروسافت با شخصی‌سازی ویندوز افتاد، صرف نظر از اینکه کاربر دستگاه تلفن همراه هنگام دسترسی به یک سایت در خانه است یا در جاده، این داده‌های خوبی است که می‌توان از آن برای ساخت یک وب‌سایت تلفن همراه متمرکز بر کاربر استفاده کرد.

اگر به کلمات کلیدی که جستجوگران متحد استفاده می‌کنند نگاهی بیندازیم و آن را با وب‌سایت تلفن همراه خود مقایسه کنیم، می‌توانیم ببینیم که در برآوردن نیازهای کاربر کجا کم است. وقتی از mobile.united.com بازدید می‌کنید، به وضوح می‌بینید که آنها چهار ویژگی را برای پیش‌زمینه انتخاب کرده‌اند: توانایی رزرو پرواز، امکان اعلام حضور در پرواز، امکان بررسی وضعیت پرواز، و My My ویژگی حساب.

United Mobile site is used as an example of why content should be separated from display.

سایت United Mobile به عنوان مثالی برای اینکه چرا محتوا باید از نمایش جدا شود استفاده می شود.

آنها همچنین یک برگه با “گزینه های بیشتر” ارائه می دهند که در حال حاضر به صفحه ای می رود که باشگاه یونایتد را به عنوان یک گزینه فهرست می کند. من معمولاً آمریکایی پرواز می کنم، بنابراین نمی دانم که آیا این پس از انتشار کتاب مک گرین اضافه شده است یا خیر، اما امروز دو کلیک طول کشید تا آن را پیدا کنم.

Clicking on More Options in United mobile site brings you to an option to buy a United Club pass.

با کلیک بر روی گزینه های بیشتر در سایت تلفن همراه یونایتد، گزینه ای برای خرید پاس یونایتد کلاب وجود دارد.

And clicking on United Club allows you to buy a one-time pass.

و کلیک کردن روی United Club به شما امکان می دهد یک پاس یک بار مصرف بخرید.

وقتی به داده‌های جستجو نگاه می‌کنیم تا درک بهتری از هدف کاربر برای جستجوهای United Airlines و مقایسه آن با معماری اطلاعات سایت داشته باشیم، می‌توانیم ویژگی‌هایی را ببینیم که اکثر جستجوگران – و اکثر جستجوگران تلفن همراه- علاقه مند هستند.

United brand keywords sorted by total search volume, including the mobile percent of total metric.

کلمات کلیدی برندهای متحد بر اساس حجم کل جستجو، از جمله درصد تلفن همراه از کل متریک، مرتب شده‌اند.

اگر آن جستجوها را دسته‌بندی کنیم، می‌توانیم در یک نگاه انواع ویژگی‌هایی را که جستجوگران United از سایت United Airlines به دنبال آن هستند، هم در دستگاه‌های تلفن همراه و هم در رایانه‌های رومیزی و لپ‌تاپ‌ها مشاهده کنیم.

Categories show us exactly which concepts need to be included on mobile site and how prominent they should be.

دسته‌ها به ما نشان می‌دهند که دقیقاً کدام مفاهیم باید در سایت تلفن همراه گنجانده شوند و چقدر باید برجسته باشند.

نمودار بالا هر دسته از جستجوهای کلمات کلیدی برند United را در دستگاه‌های دسک‌تاپ و تلفن همراه به همراه تعداد جستجوهای ماهانه در Google در دستگاه‌های تلفن همراه، رایانه‌های رومیزی و لپ‌تاپ و در مجموع نشان می‌دهد.

درصد تلفن همراه از حجم کل را نیز درج کرده‌ام، که به سادگی درصد جستجوهای تلفن همراه نسبت به تعداد کل جستجوها است. من آن‌ها را براساس فرصت نسبت به میانگین درصد کل کل جستجوها در سال گذشته، کد رنگی کرده‌ام، که در آن 14 درصد میانگین است، و بیشتر از 30 درصد نشان‌دهنده درصد تلفن همراه از کل بالاتر از دسته رستوران است. که بالاترین در بین تمام صنایع است.

بیشتر از 30٪ با رنگ سبز نشان داده می شود و نشان دهنده دسته ای است که در آن تعداد جستجوهای موبایلی زیادی نسبت به تعداد کل جستجوها وجود دارد. این کار به این دلیل انجام می‌شود که ما بتوانیم در یک نگاه ببینیم که آیا یک مفهوم با جستجوگرهای تلفن همراه بیش از حد نمایه می‌شود، صرف نظر از اینکه حجم جستجو وجود دارد یا خیر.

نمودار بر اساس تعداد کل جستجوها مرتب شد و بر اساس بیشترین علاقه مصرف کننده در هر مفهوم اولویت داده شد. شاخص اولویت صرفاً شاخصی از حجم کل جستجو است، اما اگر بخواهیم این کار را برای یک مشتری واقعی انجام دهیم، عوامل دیگری را نیز در نظر می گیریم که بر درآمد تأثیر می گذارد. بر اساس حجم کل، می‌توانیم ببینیم که اکثر مصرف‌کنندگان به سادگی کلمه کلیدی ناوبری را برای دسترسی به سایت قرار می‌دهند (مثلاً [شرکت‌های هواپیمایی متحد])، و تمایل خود را در جستجو برای تماس با شرکت هواپیمایی ابراز می‌کنند.

ستون برجسته نشان دهنده این است که مفهوم چقدر به بالای صفحه اول نزدیک است. از آنجایی که «پرواز کتاب» اولین فهرست در صفحه اول است، به آن امتیاز برجسته 1 داده شد. از آنجایی که شش فهرست در صفحه اول وجود دارد، به اولین فهرست در صفحه دوم امتیاز برجسته 7 داده شد.

محتوای تلفن همراه را با آنچه مردم در تلفن های هوشمند جستجو می کنند مطابقت دهید

واضح است که در اینجا بین مفاهیمی که مردم در اطراف هواپیمایی یونایتد ایرلاینز جستجو می‌کنند و آنچه در سایت تلفن همراه گنجانده شده است، ارتباط قطعی وجود دارد. به نظر مک گران، تعدادی جستجو برای محتوایی وجود دارد که در سایت موبایل United گنجانده نشده است و جستجوگرانی که از دستگاه های تلفن همراه استفاده می کنند به دنبال آن هستند.

مثالی که او استفاده کرد یکی از آنها نیست. در واقع، یونایتد کلاب نسبت به تقاضای مفهومی برجسته‌تر از آن چیزی است که باید باشد.

نمونه بهتری برای استفاده از مشاغل می‌توانست باشد، زیرا تقریباً 5000 جستجو در ماه برای کلمات کلیدی مرتبط در دستگاه‌های تلفن همراه انجام می‌شود، با این حال یونایتد صفحه‌ای به فهرست‌های شغلی در سایت تلفن همراه خود ندارد. اگر شخصی در یک دستگاه تلفن همراه به دنبال اطلاعاتی در مورد مشاغل در یونایتد باشد، بعید است که آن را در سایت یا در جستجو پیدا کند.

اما نکته اینجاست که معماران و طراحان اطلاعات مجبور نیستند هنگام تصمیم گیری درباره اینکه چه اطلاعاتی باید در سایت تلفن همراه خود ظاهر شوند حدس بزنند، و همچنین مجبور نیستند همه چیز را درج کنند، فقط به این دلیل که یک این احتمال بسیار کم است که برخی از کاربران در جایی بتوانند آن را در دستگاه تلفن همراه جستجو کنند.

اگر آن‌ها واقعاً می‌خواهند به صحبت‌های کاربران خود گوش دهند، داده‌های کلمه کلیدی Google آنها دقیقاً به ما می‌گوید که اکثر مردم در مورد نام تجاری به دنبال چه چیزی هستند، و به ما به عنوان معماران اطلاعات و متخصصان وب به آنها کمک می‌کند آن را پیدا کنند. البته این داده‌ها نمی‌توانند به ما بگویند که یک اقدام چقدر سودآور است، و نمی‌تواند چیزهایی را در مورد کاربرانمان به ما بگوید که فقط تجزیه و تحلیل می‌تواند. اما، همانطور که داده ها پیش می روند، هیچ چیز بدی در مورد آن وجود ندارد.

من درک می کنم که تصمیمات زیادی در مورد طراحی وب خودسرانه گرفته می شود و این تصمیمات بر روی کاربران تأثیر منفی می گذارد و با نظر او در آنجا موافق است. اما اینکه می گوییم داده های کاربر نمی تواند به معماران اطلاعات کمک کند تا تجربه بهتری برای اکثر کاربران وب ارائه کنند، درست نیست.

دریافت نادرست سئوی موبایل

به راحتی، بدترین قسمت کتاب، در ذهن من، بخش سئوی موبایل بود. من حدود هشت سال است که در مورد سئوی موبایل می نویسم و ​​صحبت می کنم و همه افرادی را که به طور مرتب در مورد این موضوع می نویسند و صحبت می کنند، می شناسم، حتی اگر با آنها موافق نباشم، و مک گران یکی از این افراد نیست.

با این وجود، فلسفه محتوای تطبیقی ​​او به طور قانونی توسط جنبه‌های خاصی از سئوی موبایل به چالش کشیده می‌شود، و اگر او به این چالش‌ها می‌پردازد، کتاب را بسیار بهتر می‌کرد، بنابراین می‌دانم چرا این فصل گنجانده شده است. متأسفانه، تمام کاری که مک گران برای این فصل انجام داد، نقل قول مقاله ای بود که از آن زمان کاملاً بی اعتبار شده است که می گوید چیزی به نام سئوی موبایل وجود ندارد، موبایل لزوما محلی نیست، و بهترین استراتژی برای کمک به دیده شدن محتوای شما توسط جستجوگران در نتایج جستجوی موبایل این است که هیچ کاری انجام ندهید.

بنابراین، اجازه دهید من این موضوع را مستقیم بیان کنم: این یک کتاب محتوای موبایلی است که استدلال می کند هیچ محتوای موبایلی با فصل SEO موبایل که می گوید سئوی موبایل وجود ندارد وجود ندارد؟ آیا این کتاب ذن کوان است یا یک کتاب استراتژی محتوا؟

این به‌ویژه عجیب است زیرا در فصل قبل، او سناریویی را توضیح داد که در آن یک برند (به عنوان مثال، مثال بالا) سئوی موبایل را اشتباه انجام می‌دهد، و با این حال بعداً این ادعا را ارائه کرد که بهترین استراتژی برای سئوی موبایل این است که هیچ کاری نکن شما نمی توانید آن را به هر دو صورت داشته باشید.

به‌طور باورنکردنی، اگر یونایتد سئوی موبایل را به درستی انجام می‌داد، مک‌گرین چنین تجربه‌ای را نداشت. هدایت مجدد به محتوای مرتبط می‌توانست شروعی باشد، اما یونایتد همچنین می‌توانست یادداشت‌های دو جهته یا برچسب‌های تابلوی برق را در آن قرار دهد. کد صفحه آنها، به گوگل هشدار می دهد که باید URL تلفن همراه را در نتایج جستجوی تلفن همراه خود نشان دهد. از آنجایی که یونایتد یک صفحه تلفن همراه مرتبط با باشگاه یونایتد دارد، URL تلفن همراه در نتایج جستجو برای کلمه کلیدی ظاهر می شود و بهترین تجربه جستجوگر ممکن را ارائه می دهد.

بخش مختصری در مورد تحقیقات کلیدواژه تلفن همراه وجود دارد، و مک‌گرین می‌گوید «کاربران تلفن همراه ممکن است از زبان متفاوت استفاده کنند. درک چگونگی تغییر استفاده از کلمه کلیدی و عبارت جستجوی آنها ممکن است به شما بگوید که باید کلمات کلیدی مختلف SEO را اختصاص دهید، یا حتی برچسب ها و ترتیب را در سیستم ناوبری خود تغییر دهید.”

اما او در توصیه محتوای خاص تلفن همراه کوتاهی می کند. اگر برای کاربر بهترین باشد، گوگل از این پشتیبانی می‌کند، بنابراین به نظر می‌رسد که مک‌گرین آن را توصیه نکرده است، بیشتر به این دلیل که برای استراتژیست‌های محتوا دشوارتر است، و برخلاف فرض کتاب او است. با این حال، بسیار جالب‌تر بود، اگر او به تضادهای احتمالی بین محتوای تطبیقی ​​و سئوی موبایل توجه می‌کرد، نه اینکه وانمود کند که وجود ندارند.

در پایان، این یک کتاب فوق العاده برای درک محتوای تطبیقی، یک کتاب ناقص برای درک استراتژی محتوای تلفن همراه، و یک کتاب گمراه کننده در مورد سئوی موبایل است. آن را برای یک درس خوب در مورد اینکه چگونه محتوای تطبیقی ​​می‌تواند به کاربران کمک کند، انتخاب کنید، اما انتظار نداشته باشید که آخرین کلمه در مورد استراتژی محتوای موبایل یا SEO موبایل باشد.

TL;DR Recap

  • برای علاقه مندان به تلاقی بازاریابی موبایل و محتوا ارزش خواندن را دارد.
  • نمای کلی خوبی از محتوای تطبیقی ​​و نحوه پیاده سازی آن در سازمان
  • بر روی محتوای تطبیقی ​​و نه مختص موبایل به ضرر خود تمرکز دارد. هر دو ارزش دارند.
  • با گفتن اینکه از داده‌های کاربر نمی‌توان برای بهینه‌سازی تجربه استفاده کرد، اظهارنظر بسیار گسترده‌ای می‌کند. جستجو و انواع دیگر داده ها را می توان برای ارائه یک سایت موبایل متمرکز بر کاربر استفاده کرد.
  • بخش مربوط به سئوی موبایل به خصوص مفید نیست

نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً MarTech نیست. نویسندگان کارکنان اینجا فهرست شده‌اند.


درباره نویسنده

Bryson Meunier مدیر SEO در Vivid Seats است، یک جانباز SEO با بیش از 14 سال تجربه است. هم آژانس و هم داخلی، و یک رهبر فکری در بازاریابی مجوز به عنوان ستون نویس و سخنران مکرر در سئو و بازاریابی موبایلی است.

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *