وال استریت ژورنال قبل از امروز گوگل گزارش داده است 17 میلیون دلار “برای رفع اتهامات 37 ایالت و ناحیه کلمبیا مبنی بر قرار دادن کوکی های ردیابی غیرمجاز در مرورگرهای وب در سال های 2011 و 2012.” این 17 میلیون دلار، همراه با 22.5 میلیون دلار پرداخت به عنوان بخشی از تسویه حساب کمیسیون تجارت فدرال (FTC) در مورد همین ادعاها، مبلغی را که شرکت برای حل و فصل «Cookiege» صرف کرده است، به 40 میلیون دلار می رساند.
در فوریه 2012، وال استریت ژورنال در ابتدا گزارش داد که Google و چند شبکه تبلیغاتی دیگر، از جمله PointRoll Gannett، تنظیمات پیشفرض مرورگر سافاری تلفن همراه «بدون کوکیهای شخص ثالث» را دور زدهاند. در آن زمان گوگل گفت که صرفاً در تلاش است تا دکمههای +1 خود را در iOS کار کند.
Google بیانیه زیر را هنگامی که این رسوایی در ابتدا در اوایل سال 2012 منتشر شد صادر کرد:
ما از عملکرد شناخته شده Safari برای ارائه ویژگی هایی استفاده کردیم که کاربران وارد شده به سیستم Google فعال کرده بودند. مهم است که تأکید کنید این کوکیهای تبلیغاتی اطلاعات شخصی را جمعآوری نمیکنند.
اکنون به نظر می رسد موضوع خاص کاملاً حل شده است. با این حال، بدون شک، رسوایی های حفظ حریم خصوصی، تحقیقات و احتمالا جریمه های آینده بیشتر خواهد شد. و این به هیچ وجه محدود به Google نیست، فیس بوک نیز بیش از سهم خود از مشکلات حریم خصوصی و اخیراً ادعاها و تسویه حساب های قانونی چند میلیون دلاری آسیب دیده است.
موضوعات اساسی مورد اختلاف در موضوع “Cookiegate” برای عموم مبهم است. این تسویه ممکن است برخی اخبار اصلی را ایجاد کند، اما احتمالاً تأثیر کمی یا بدون تأثیر فوری بر استفاده از Google خواهد داشت.
با این حال، باید تعجب کرد که آیا این ادعاها و تسویه حسابها به صورت انباشته و در طول زمان به نوعی بر برند و تصویر Google تأثیر نمیگذارند. چنین تأثیری را می توان با این واقعیت “کاهش” داد که تقریباً همه شرکت های اینترنتی بزرگ ایالات متحده، کم و بیش به یک اندازه، در رسوایی جاسوسی داخلی NSA درگیر شده اند. این اپیزود میتواند در آن جنجال گستردهتر به «صدای پسزمینه» تبدیل شود.
با این حال، هجوم رسواییهای حریم خصوصی، ادعاها و تحقیقات گوگل، فیسبوک و دیگران، بدون شک افکار عمومی را بسیار بدبینتر میکند. وقتی شرکتهای اینترنتی میگویند «ما حریم خصوصی را جدی میگیریم» یا «به حفظ حریم خصوصی کاربران اهمیت میدهیم»، عموم مردم کمتر احتمال دارد چنین اظهاراتی را بهعنوان صادقانه یا قابل اعتماد بپذیرند.
البته این یک “سوال تجربی” است. اما من گمان می کنم که درست باشد.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً MarTech نیست. نویسندگان کارکنان اینجا فهرست شدهاند.